ایـלּ بـآر تـלּـهــآتــر از همیـشــﮧ . . .
ஜ..مـכتی است کفه ترازویم تعادل نــ ـ ـ ـכارכ... כستانم خالیست امـــا כلم پــ ـ ــ ـ ــرஜ
اشکام روگونه هام سنگینی میکنه دیگه حتی حس این ندارم ک اشکامو پاک بکنم .
.این گریه هابرام خوشاینده چون به من میفهمونه تویی وجود داشت عشق پاکی بود
که من به چه سادگی ازدستش دادم ...تقصیرخودم بود..
گلایه ای ندارم فقط تمام غصم ازاینه ک روزی پشیمون بشم ....
دارم قصه ای رو شروع میکنم ک میدونم تو باهام نیستی..
وقتی که تو بهم گفتی "باش عزیزم..بروبسلامت "....اون لحظه میخواستم زمانوبه عقب برگردونم
و بهت بگم که روزایی ک پیشت بودم بهترین روزای زندگیم بودن و خواهدبود ..
چون پایان قصه ی من بی تو تلخه ...بازباتمام نامردی ک درحقت کردم بهت میگم" دوستت دارم "
اینو فراموش نکن ک یادو خاطرات تو قلبم همیشه میمونه و هیچکس و هیچ چیزنمیتونه اونو ازخاطرم پاک کنه ...
این سوززمستون وغم دوریت داره عذابم میده ...تو کوچه ها سرگردونم.
دنبال ردی ازنگاهت ..ولی هیچ نشونی ازت نیست گویی انگارتویی وجودنداشت ..
نظرات شما عزیزان:
Say Hello
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 65
بازدید ماه : 387
بازدید کل : 189300
تعداد مطالب : 70
تعداد نظرات : 182
تعداد آنلاین : 1